خبرگزاری مهر، گروه استانها- آناهیتا رحیمی؛ امروز با این یقین که رد و نشانی از آنها نخواهم یافت و قدری از تب و تاب آنها کاسته شده به راه افتادم؛ این را شنیده بودم که نزدیک ظهرها در خیابان رسالت و اطراف پل عابر پیاده راهنمایی پیدایش میشود، به دنبال او رفتم و با حضورش، شک ام به یقین تبدیل شد.
این بار در مکانی متفاوت و کنار یک سطل زباله نشسته است. صورتش چندان مشخص نیست، گوشهای از چادر خود را روی زمین پهن کرده و اسکناسهای دو هزار تومانی روی آن پخش کرده است. نزدیک ظهرها پیدایش میشود و از کفشهای طبی که پوشیده، میتوان حدس زد که سن و سالی از او گذشته است.
گویا به تازگی در شهر تبریز گدایانی به چشم میخورد که وارداتی بوده و مکان ثابتی نیز برای خود ندارند و آن طور که به مشام میرسد به دلیل ممانعت از گدایی، به صورت سیار، فعالیت میکنند.
چهره کاملاً پوشیدهای دارد و تنها دست خود را هنگام رد شدن مردم از زیر چادر بیرون میآورد؛ قدمهای عابران آهستهتر میشود و هر کدام در حد توان خود به او کمک میکنند. آرام آرام نزدیک او میشوم با دیدن من درخواست کمک میکند بعد از گذشت چند دقیقهای خودم را به او معرفی میکنم اما به هیچ صراطی مستقیم نیست و قصد گفت و گو ندارد.
داستان زندگی من به درد تو نمیخورد، دختر صدای درد شنیدن ندارد؛ این تنها جملهای بود که از نرگس خانم شنیدم اما هر طوری بود رضایت او را جلب کردم تا چند دقیقهای با من صحبت کند.
از مریض بودن همسر خود برایم گفت که هزینه دارو و درمان، امانش را بریده و برای تأمین مخارج خود، ساعتها نشستن روی آسفالت داغ و سوزان را انتخاب کرده است؛ اوایل از راه نظافت منازل مردم، پولی برای خودم دست و پا میکردم اما اکنون پیر شدهام و توانایی کار کردن را ندارم.
تنها یک پسر دارم که کارگری میکند اما او نیز مخارج خود را به زور تأمین میکند چه برسد که خرج ما را نیز بدهد درست است که همیشه هوای ما را دارد اما من نیز باید به فکر خودم باشم.
اسم من همانی که ورد زبان شما شده و چپ و راست میروید و میگوئید گدا را نگاه کن، همسرم چشم به راه من در خانه است تا با پولی که امروز به دست میآورم زندگیام را بچرخانم.
وقتی رد و نشانی از او میپرسم میگوید: اوایل در خانه پسرم در روستا زندگی میکردیم که کاری برای شوهرم در شهر پیدا شد و چند سالی میشود که به شهر آمدهایم اما بعد از چند ماهی کار کردن، همسرم مریض شد.
در یک خانه کلنگی در مناطقی که حتی کسی چشم دیدن آنها را ندارد زندگی میکنیم باید خدا را شکر کنم که این خانه پدر شوهرم بوده که بعد از فوت آنها ما در آنجا زندگی میکنیم و از شر صاحبخانه و اجاره بها در امان هستیم اما خانه مان کلنگی است.
دوست دارم همسرم سرپا شود و یک کار آبرومند برای خود پیدا کنم؛ در حق کسانی که دست مرا خالی نمیگذارند دعای خیر میکنم؛ به زور تلفظ میکند و میگوید من متکدی نیستم و از اینکه همه مرا به اسم گدا (یول چی) صدا میکنند قدری دلگیر میشوم.
از او میپرسم روزی شده تا دست خالی به خانه برگردی که در جواب میگوید: از این اتفاقها زیاد افتاده است و هزینه سوار شدن به اتوبوس را به زور جور کردهام تا خودم را به خانه برسانم؛ حتی برخی از مردم زخم زبانهایی میزنند که ناراحتم میکند.
من به جز این کار، چاره دیگری ندارم و با درآمدهایی که شاید از سازمانهای دیگر برایم بدهند مخارج زندگیام تأمین نخواهد شد.
قدری سکوت میکند و میگوید بیشتر از این چیزی برای گفتن ندارم، اما دختر جان همیشه افرادی که در بستر بیماری هستند را دعا کن.
مباحث فرهنگی عامل تاثیرگذار در مقوله تکدی گری
مدیر کل کمیته امداد آذربایجان شرقی، عامل اصلی در مقوله تکدی گری را مباحث فرهنگی دانسته و به خبرنگار مهر گفت: تکدی گری بیشتر نشأت گرفته از ضعف موجود در ساختارهای فرهنگی است تا ساختارهای اقتصادی؛ ارتقا یافتن منزلت فردی، اجتماعی، افزایش یافتن خودباوری و روحیه کار و تلاش از حیث فرهنگی در جامعه موجب میشود تا مقوله تکدی گری به میان نیاید.
تکدی گری بیشتر نشأت گرفته از ضعف موجود در ساختارهای فرهنگی است تا ساختارهای اقتصادی
محمد کلامی ادامه داد: عامل دیگر ترویج تکدی گری در جامعه، حس دلسوزی مردم است که بدون شناخت و از روی احساس به این افراد کمک کرده و موجبات تشویق برخی از افراد به سمت تکدی گری را فراهم میکنند.
مشکلات اقتصادی و ضعف در کنترل
وی مسائل اقتصادی و ضعف در کنترل را از سایر عوامل مؤثر در مقوله تکدی گری معرفی کرده و افزود: با افزایش مشکلات اقتصادی در جامعه بالطبع نیازمندان نیز افزایش یافته و برای تأمین معاش به هر راهی از جمله تکدی گری متوسل میشوند.
وی در ادامه بیان کرد: ضعف در کنترل عامل دیگری است که نباید دستگاههای انتظامی و قضائی به برخی از افراد این اجازه را دهند که به سادگی با احساسات انسان دوستانه مردم بازی کرده و با چهرههای خاص در خیابان حضور یابند تا مردم نیز مجبور به کمک به آنها شوند.
اطلاع رسانی رسانهها برای افزایش شناخت و ارائه دانش
به گفته مدیر کل کمیته امداد آذربایجان شرقی، اطلاع رسانی از سوی رسانهها میتواند در افزایش شناخت و ارائه دانش به افراد مؤثر واقع شود از این رو باید دست در دست هم داده تا در شناسایی پدیده فقر فعالتر باشیم تا بخش ناچیزی از این افراد که از روی فقر به این کار متوسل میشوند را نیز کاهش دهیم.
وی توضیح داد: کمیته امداد در بحث ساماندهی تکدی گری هیچ گونه وظیفه قانونی و عملی ندارد و صرفاً نیازمندانی را که از طریق شناسایی توسط خیرین و نهادهای دولتی معرفی میشوند را تحت پوشش خود قرار میدهد؛ با توجه به اینکه برخورد و یا جمع آوری متکدیان در حیطه وظایف کمیته امداد نیست اما کمیته امداد در صورت شناسایی افراد معدودی که دارای واجد شرایط هستند را تحت پوشش قرار داده و از آنها حمایت میکند.
لزوم نگاه اصلاحی و برخوردی با افراد متکدی
کلامی با اشاره بر ضرورت نگاه اصلاحی و برخوردی با مقوله تکدی گری به خبرنگار مهر گفت: در مقوله تکدی گری با دو دسته از افراد روبه رو هستیم؛ افرادی که از روی نیاز و عدم شناخت با نهادهایی که میتوانند از آنها حمایت کنند به سمت تکدی گری رفتهاند که ارشاد، راهنمایی و حمایت از طریق نهادهایی حمایت گر در برخورد با این افراد میتواند مؤثر واقع شود؛ اما بخش عمدهای از متکدیان، افرادی هستند که به کمکهای مالی نیاز نداشته و از کودکان کار و فقر مردم سو استفاده میکنند که برخورد قهری با چنین افرادی باید انجام گیرد.
شهر بدون گدا افتخار است اما آرمان و هدف اصلی نیست
وی ادامه داد: نیازمندان واقعی باید توسط مقامهای قضائی و دستگاههای مسئول جمع آوری شده که در این رابطه کمیته امداد آمادگی دارد افرادی که نیازمند واقعی هستند را تحت پوشش قرار داده و با در اختیار گذاشتن وام و دورههای کارآموزی رایگان آنها را به سمت اشتغال هدایت کند.
شهر بدون گدا هدف نیست
وی با اشاره بر اینکه شهر بدون گدا افتخار است اما هدف نیست افزود: اگر شهر بدون گدا هدف باشد از هدف اصلی که همان شهر بدون فقیر است باز خواهیم ماند؛ ایجاد یک شهر بدون گدا ساده است به طوری که میتوان افرادی را که در خیابان به تکدی گری مشغول هستند را جمع آوری کرده و بگوییم که در شهر گدا وجود ندارد که بعد از آن به خارج از شهر برای تکدی گری ادامه خواهند داد.
مدیر کل کمیته امداد آذربایجان شرقی معتقد است که شهر بدون گدا افتخار است اما آرمان و هدف اصلی نیست و نباید هدف اصلی قرار بگیرد چرا که هدف اصلی شهر بدون فقیر است.
حضور افراد متکدی از شهر و کشورهای دیگر
وی در پایان اضافه کرد: اما اینکه کلانشهر تبریز، شهر بدون گدا هست یا نیست، باید گفت که در مقام نسبی در مقایسه با سایر شهرها و شهرهای بزرگ، میزان تکدی در کلانشهر تبریز پایینتر است و به خاطر همین میتوان گفت که تبریز شهر بدون گدا است؛ بخش عمدهای از افراد متکدی که در تبریز هستند از شهر و یا حتی کشورهای دیگر به این شهر آمدهاند چرا که ساختار فرهنگی تبریز به گونهای است که روحیه عزت طلبی در مردم بیشتر بوده و با وجود مشکلات به ندرت سمت تکدی گری سوق مییابند.
افراد تحویل مراکز بهزیستی و هیأت مستمندان میشوند
جانشین خدمات شهری و اجرایی کلانشهر تبریز در گفت و گو با خبرنگار مهر، ضمن تأکید بر فعال بودن سازمان پیشگیری از آسیبهای اجتماعی گفت: افراد بالای ۱۸ سال به عنوان متکدی، جمع آوری و تحویل مراکز حمایتی و هیئت مستمندان میشوند که افراد زیر ۱۸ سال نیز به عنوان کودکان کار به مراکز بهزیستی تحویل داده میشوند.
با کمک نیروی انتظامی، سازمانهای مردم نهاد و شهرداری تقریباً گدایی در کلانشهر تبریز وجود ندارد
یوسف قوام ادامه داد: در مقوله تکدی گری سازمانهای مردم نهاد از جمله هیئت مستمندان کمک بیشتری کرده که در این راستا برخی از این افراد نیز به سمت اشتغال هدایت داده میشوند.
کمبود، شرایط اقتصادی و یا از روی عادت
وی به نقش مؤثر هیئت مستمندان، سازمانهای مردم نهاد، نیروی انتظامی و شهرداری اشاره کرده و توضیح داد: برخی از افراد متکدی از سایر شهرستانها در شهر حضور مییابند که باید گفت با کمک نیروی انتظامی، سازمانهای مردم نهاد و شهرداری تقریباً گدایی در کلانشهر تبریز وجود ندارد و به همین خاطر است که میگوئیم کلانشهر تبریز بدون گدا است.
وی با تأکید بر نگاه اصلاحی با مقوله تکدی گری به خبرنگار مهر گفت: شرایط اقتصادی و کمبودهای موجود موجب میشود تا برخی از افراد به سمت تکدی گری سوق یابند اما از سویی برخی از افراد نیز از روی عادت، تکدی گری را انتخاب میکنند.
قوام در پایان اضافه کرد: تلاش مسئولین، سازمانهای مردم نهاد، نیروی انتظامی و شهرداری باعث شده است تا گدایی در کلانشهر تبریز وجود نداشته باشد.
از روی نیاز و یا عادت؛ هر چه که باشد برخی را سمت تکدی گری روانه ساخته است؛ سالهاست آمار و ارقام تکدی گری در کلانشهر تبریز رو به کاهش میباشد اما تعداد انگشت شماری به چشم میخورند که شاید از روی فقر به این کار سوق یافتهاند.
همه شهر تبریز را بدون گدا میشناسند اما دیدن حتی یک گدا در سطح شهر یا از روی فقر و یا عادت با چهرههای مختلفی در مناطق مختلفی پرسه میزنند قدری بدون گدا بودن تبریز را شک برانگیز میکند.
نظر شما